خشم در موجودات زنده(حیوان و انسان)بعنوان بخشی از مکانیزم دفاعی و بازدارندگی است.
یک نکته لازم است در اول کلام ذکر شود و اینکه رفتارهای برخی حیوانات مثل شیر،ببر،گرگ،عقاب،کفتار و همه آنچه ما بعنوان حیوانات درنده میشناسیم هیچ ربطی به خشم و خشونت ندارد.این رفتار لازمه بقای حیات آن موجودات است و اساسا حیوانات جز در مورد بقا و یا احساس خطر و به حریم دست به رفتار باصطلاح ما خشونت آمیز نمیزنند.
وضعیت انسان این میان کمی متفاوت است.انسان علاوه بر بُعد غریزی یا حیوانی از نیرویی به نام عقل و خِرَد هم بهره میبرد که ما آن را بعنوان مکانیزم کنترل بر صفات غریزی میشناسیم و " انسان بودن" یک انسان مستم برخورداری از همین مکانیزم است.
خشم برای انسان لازم است.خشم در مقام دفاع و بازدارندگی یا دفع خطر و یک هجوم.این یک حقّ کاملا طبیعی است و نمیشود و نباید از انسان سلب کرد یا آنرا بی خاصیت نمود چون آنوقت یک قطعه از پازل انسانی کم یا گم میشود.
پس نفی مطلق خشم کلا مردود است ولی مدیریت و کنترل آن مورد توجه است.
"خشونت" یکی از آثار افراطی خشم هست و معمولا با کلمات و جملات تند و تهدیدآمیز و حتی رفتارهای مخرّب بروز میکند.
چون قرار است ما به جنبه معنوی خشم و حتی بروز آن در قالب باورها و اعتقادات دینی بپردازیم ابتدا لازم است بدانیم آیا خشم و خشونت در دین مورد تایید است یا خیر؟
خیر !
ما چیزی تحت عنوان "خشونت دینی" نداریم.اما خشم داریم! خشمی که گاهی اوقات از آن به نام "خشم مقدس" تعبیر میشود.
پس راست برویم سراغ این سئوال:
بطور مشخص در قرآن بعنوان مرجع بلامنازع دریافت و فهم دینی ، چگونه به مقوله خشم پرداخته شده است؟
با ما همراه باشید .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها