آدم پایش به زمین رسید.با همسرش بنام حوا.اما جریان این درخت ممنوعه و میوه آن چه بود؟
اینکه خداوند همه چیز را برای این دو موجود در بهشت حلال و مباخ اعلام کند و از یک درخت و میوه منع کند حکایت غریبی است.
ولی هرچه هست دارد یک پیام روشن می دهد که یک لقمه و  یک غذا، یک خوراکی چه اثری میتواند حتی در سرنوشت داشته باشد.
توی همین داستان ما شاهد اهمیت این موضوع هستیم.در قرآن یک ایه ای هست خیلی کوتاه و پر مغز:
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‏ طَعامِهِ
پس انسان باید در غذای خود بنگردد
اما این میوه ممنوعه چه بود؟
ولا تقربا هـذه الشجرة
به این درخت نزدیک نشوید
این چه درختی بود؟میوه اش چه بود؟
از سیب گفته شده تا انجیر و حتی انگور ولی مساله اصلاً جنس درخت و میوه اش نیست بلکه یک نکته حائز اهمیت هست و آن رعایت فرمان الهی است.
چطور؟
برخی معتقدند که این درخت میوه اش علم و آگاهی بود و با خوردن آن آدم و حوا به احوالات ظاهری و باطنی خودشان آگاه شدند و حتی خودشان را پوشاندند.
اما نکته حائز اهمیتش کجاست؟
اینکه چه بسا ترک اوامر الهی و ترک تکالیف و شعائر الهی ، گشایش هایی برای آدمی ایجاد بکند به لحاظ معرفتی و شناختی و انسان خیلی کیف هم بکند که بله به این درجه رسیده است اما در مسیر خلاف طاعت و رضایت الهی.
پس اینگونه قضایا همیشه نشانه ربّانی بودن و الهی بودن ندارد.
این مرز خیلی باریک و این نکته خیلی لطیف و حساس است.آن هدایتی هم که خیلی از ما طلب میکنیم مربوط به اینجور جاهاست:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت فرما
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
راه آنان که گرامى‏ شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان
برگردیم سر همان میوه و غذا و لقمه و دوباره با دقت داستان آدم و حوا را بخوانیم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها