در هر شریعتی برخی سنتها و رسوم محلی و منطقه ای با اندکی اصلاحات بعنوان احکام و قوانین مورد پذیرش قرار میگیرند.

علت این امر همگن بودن روحیات افراد ساکن آن منطقه با آن سنتها و رسوم است که میتواند بعنوان عامل مدیریت و کنترل فرد یا افراد باشد و باعث قوام و دوام جامعه و حتی حکومت گردد.
شریعت محمدی در اسلام هم شامل بخشی از این سنتها و رسوم عربی میشود.برخی از این رسوم و سنتها در جوامع غیرعربی چندان مورد پذیرش نیست و یا با دگرگونی های بنیادی مواجه شده است.
این اصلاح ،تغییر و تحولّ با تعالیم بنیادی دین منافات ندارد.
شریعت بعنوان بخشی از دین که در متن دین قرار دارد قابل ظرفیت سازی،توسعه پذیری و حتی اصلاح و تغییر است.فلسفه بسیاری از احکام شریعت را باید در شرایط حاکم بر زمان و مکان صدور و انشاء حکم جستجو کرد که ما اسم آنرا کشف حداقلی میگذاریم و این کشف یک سیر حداکثری هم دارد یعنی مقتضیات در آن دخالت مستقیم دارند.
به همین خاطر است اگر ما یک نگاه تحلیلی به دین در طول تاریخ بیاندازیم متوجه دگرگونی های ساختاری در آن میشویم در حالی که اصالت دینی هم در تعالیم آن حفظ شده است اما در حوزه شرعیات و احکام و قوانین شاهد بروزرسانی هستیم بر حسب همان مقتضیات زمان و مکان صورت پذیرفته است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها