با هبوط(نزول) آدم و همسرش به روی زمین،ابلیس هم آمد روی این کره خاکی که جنگ دائمی خودش را با آدم و نسلش ادامه دهد.

ابلیس ظاهرا دست تنها هم نبود،یک عده از هم طائفه ای ها و هم نسلش را هم بسیج کرد تا گاز انبری خیل آدم و آدمیان را لوله کنند !
آدم و حوا بعد اخراج از بهشت و با عنایت الهی شروع کردند به استغفاراز رفتار خودشان و بالاخره توبه آنها پذیرفته شد.
فرزندانی از آنها متولد شد و از آن فرزندان،فرزندانی دیگر.
و ابلیس این بار سراغ اولاد آدم رفت و بالاخره تیر وسوسه اش روی قابیل کارگر شد و دست قابیل به خون برادرش هابیل آلوده شد.
موضوع هرچه بود به ما ربطی ندارد آنچه مهم است اینستکه اولین خون از نسل همین آدم خلیفه الله روی زمین ریخته شد و قطعاً دیدن قهقهه ی ابلیس و نگاه پیروزمندانه و در عین حال حسرت آلودش به آسمان تماشایی بود!
و البته حضور این ابلیس در زندگی آدمها هم خودش تماشایی است.
تا وقتی انسان امورش روبراه است و همه چیز ردیف است به خودش می نازد و خیلی خودش را تحویل میگیرد.
وقتی به گرفتاری و دردسر می افتد خدا را به خاطر می آورد و از او التماس میکند.
هروقت هم متوجه میشود این گرفتاری ها بخاطر اعمال و رفتار خودش هست به یاد ابلیس و شیطان می افتد و تمام مسئولیت گناهانش را به گردن این موجود می اندازد.
این چرخه ی تکراری برای همه ما آشناست که در هر موقعیتی با فرصت سنجی روی یکی از این شاخه ها مینشینیم تا خرمان از پل بگذرد.
در حالیکه کلاً غافلیم که همین عرصه و چرخه،آوردگاه دشمن بزرگ آدمی یعنی ابلیس است.
ابلیس زمان درازی قبل از همین آدم و آدمیان روی این کره خاکی حضور داشته و مانورش را هم داده و میداند کمین گاه ها و گردنه هایش برای خفت گیری کجاست و درست در همان نقاط حساس و عبوری فرزندان آدم کارش را انجام می دهد و بی آنکه رد و اثری از خودش بگذارد صحنه جرم را ترک میکند.
زمین ، میدان نبرد بزرگ است.نبرد بین ابلیس ،رانده شده درگاه الهی و مغضوب الله و آدم،برگزیده درگاه الهی بعنوان خلیفه الله.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها